از ابتدای قرن بیستم و سرعت گرفتن رشد صنعتی، دانشمندان زیادی نسبت به اثرات مخرب این رشد و خصوصا افزایش مصرف سوختهای فسیلی هشدار دادند. الان و در این لحظه با قاطعیت میشه گفت که تقریبا تمامی اون پیشبینیها درست از آب درآمدند و ما امروز در آستانه یه بحران بزرگ و ورود به نقطه غیر قابل بازگشت هستیم. همه مردم دنیا در حال حاضر درگیر بحرانهایی هستند که هر کدام در جای خودش میتونه آخرامانی باشه ولی شاید هیچکدام به اندازه تهدید گرمایش جهانی و تغییر اقلیم مهم نیست و با همه ما سر و کار نداره. ما در آستانه بحرانی هستیم که میتونه میلیاردها انسان رو با دشواریهای بزرگ مواجه کنه ولی هنوز کمتر بهش پرداخته میشه. متاسفانه به این موضوع مهم در عرصه هنر هم کمتر توجه میشه، چند تا فیلم تاثیرگذار در اندازه فیلمهایی مثل ۲۰۱۲ ساخته شده؟ چند تا آلبوم موسیقی از طرف هنرمندان جریان اصلی و عامهپسند منتشر شده؟ چند تا نفاشی با موضوع تغییر اقلیم کشیده شده؟ حقیقتش اینه که هنر در این مقوله تقریبا بیتفاوته و همراه با جریان اصلی رسانه داره در مسیر نادرستی حرکت میکنه. آگاهی و آگاهیبخشی نسبت به این بحران بینهایت مهم از مرحله اول بر عهده تک تک ماست ولی نقش افراد و گروههایی که بیشتر رسانهای هستند، خیلی بیشتره. بخشی رو ما باید از هنرمندان مطالبه کنیم ولی متاسفانه دوره هنرمندان بزرگ و پیشرو گذشته و ما با جریانی مواجهیم که هنرمندان اصلا جلوتر از مردم نیستند و چه بسا با فاصله زیاد از واقع معاصر و شرایط دنیا دورند و درکی از جامعه ندارند. ماییم که به کمک هر ابزاری باید از هنرمندان مطالبه کنیم تا چنین موضوعات مهم و شاخصی رو به میدان جامعه بیارند. هنر اگر نتونه نقشی پیشرو و تاثیرگذار در وقایع و رخدادها داشته باشه، فقط و فقط یه سرگرمیه که میتونه موقتا مردم رو از دنیای واقعیت جدا کنه؛ اما چیزی به اونا اضافه نمیکنه.
درباره این سایت